بارون و دوست دارم هنوز چون تو رو یادم می آره...

ساخت وبلاگ
این روزها روزهای دوراهی است

روزهای تجربه های جدید

بروم یا بمانم

دکترا در خارج یا در ایران

کار کنم یا نکنم....

+تهران گردی میخواهم با یک نفر غریبه

سوالی نکنیم  بحثی نکنیم  از هم نگوییم

فقط با هم را برویم شام بخوریم خوش بگذرونیم

بعد خداحافظی کنیم....

همین

نوشته شده توسط زمستونی در چهارشنبه دهم مهر ۱۳۹۲ |
بارون و دوست دارم هنوز چون تو رو یادم می آره......
ما را در سایت بارون و دوست دارم هنوز چون تو رو یادم می آره... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alb0rz بازدید : 154 تاريخ : جمعه 17 آذر 1396 ساعت: 1:52

+گاهی مثل این روزا یه جورایی محبتم گل کرده نیاز به محبت کردن احساس می کنم فک کنم به آدمایی  که محبت می کنم قدرشو بدونن+من عاشق مسافرت های شبانم این روزام خیلی دارم از این مسافرت ها +تو مرحله مهمی از زندگیمم ، سخته ولی دوست داشتنی و پر از هیجان+مرد های دی ماهی یه همراه خوب داشته باشندنیا رو می گیرین +هوا سرد پنجره باز زیر پتو یه چای یا قهوه جلوتبهترین حس دنیاس حالا دو نفره بودن و اضافه کن بهش تو این وضعیت ....وای چی میشههههههه........(ما با یه نفرش حال می کنیم ، ولی ایشالله دونفر شه ...)+راستی موندگار شدم واسه دکترا به احتمال زیاد دلایل زیادی داره یکی از مهم تریناش اینه کههیج جا مثل ایران بهم خوش نخواهد گذشت مطمئنم نوشته شده توسط زمستونی در شنبه چهارم آبان ۱۳۹۲ | بارون و دوست دارم هنوز چون تو رو یادم می آره......
ما را در سایت بارون و دوست دارم هنوز چون تو رو یادم می آره... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alb0rz بازدید : 168 تاريخ : جمعه 17 آذر 1396 ساعت: 1:52

یکی از روش های ریلکس کردن و آرامش و استراحت تو یکی دو سال اخیر فیلم دیدن و تخمه خوردنه خیلی جواب میده روم ، حس می کنم هر چی میگذره بیشتر زندگی داره روی خوشش و بهم نشون میده یا لا اقل من بیشتر یاد گرفتم کنار بیام با زندگی ، احساس مفید نبودن این روزا اذیتم میکنه موندم بین کلی دو راهی ، یه کم اوضاع درسیم خلوت شد میرم دنبال کار ،دوست دارم به این اعتماد به نفس برسم که یه جایی نیاز به من دارن فقط من از دست کسی دیگه کاری بر نمی اد جز من .... نوشته شده توسط زمستونی در یکشنبه دهم آذر ۱۳۹۲ | بارون و دوست دارم هنوز چون تو رو یادم می آره......
ما را در سایت بارون و دوست دارم هنوز چون تو رو یادم می آره... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alb0rz بازدید : 178 تاريخ : جمعه 17 آذر 1396 ساعت: 1:52

ساعت چهار صبح، تازه از کار دست کشیدم، یه سالی هست کارمند شدم بعضی شبام باید رو پروژه کار کنم، درگیر کارای سربازیم هستم‌ هم خونم تو اتاق بالای تخت خوابیده کامران تفتی داره میخونه. تو کارم موفقم، موفق تر از اونی که فکرش و میکردم. من حال کلیم خوبه شاید یه روزایی خوب نباشم. همراهی که بشه اسمش و گذاشت همراه واقعی کنارم نیست ولی خوبه روزگارم را دوست دارم... می ام بلگفا مینویسم دلم برای چند تا دوست تنگ میشه یاد سال ۸۷ می افتم، یاد اون شور و حال...، یادش بخیر .... از اسم روی سینه ریز او، از ریتم مریض، او از هرچه با من هست میترسمممممممم.... نوشته شده توسط زمستونی در دوشنبه سی ام فروردین ۱۳۹۵ | بارون و دوست دارم هنوز چون تو رو یادم می آره......
ما را در سایت بارون و دوست دارم هنوز چون تو رو یادم می آره... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alb0rz بازدید : 164 تاريخ : جمعه 17 آذر 1396 ساعت: 1:52

روزها آروم در حال سپری شدنن. آرامش سکوت تنهایی.

بدجور دارم عادت میکنم به این ارامش بی هیجان.

پیشنهاد شعلی خوبی در انتظارمه

جنگ با چالش های درونیم بهم حس قدرت میده

نوشتن تو اینجارو دوست دارم

نوشته شده توسط زمستونی در سه شنبه چهاردهم آذر ۱۳۹۶ |
بارون و دوست دارم هنوز چون تو رو یادم می آره......
ما را در سایت بارون و دوست دارم هنوز چون تو رو یادم می آره... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alb0rz بازدید : 182 تاريخ : جمعه 17 آذر 1396 ساعت: 1:52